بعد از 5 ماه این اولین مطلبیه که میزارم،تو این چندماه وضع خوب که نشده هیچ بدتر هم شده،اقتصاد مملکت که هیچ،الان دارم درس ریاضی عمومی 1 میخونم برای امتحان پیام نور،سه شنبه امتحان دارم،ترم پیش که به عبارتی گُه زدم،این ترم رو دارم سخت میخونم که جبران کنم،البته برام مهم نیست چون دارم دیگه تغییر رشته میدم،میخوام برم مدیریت بازرگانی،هم بهش علاقه دارم و هم میدونم که داخلش موفق میشم،الان حدود یک ماهه اینترنت خونه رو شارژ نکردم،الان هم دارم از اینترنت مهمانسرا مطلب میزارم،احساس نامیدی میکنم،اما میدونم روزی میرسه که جبران همه این ها رو میکنم،گوشیم رو فروختم،پول هم روش گزاشتم،رفتم تبلت گرفتم،(galaxy tab 2 10)در یک کلمه«محشره»،خیلی ازش راضی هستم،وقتی اینجا مطلب میزارم دلم خالی میشه،دو شب پیش سنگ آرا بهم اس ام اس داد،احتمالا میخواست دوباره باهم دوست بشیم،اما من این رو بهش اس ام اس کردم:ممنون،عرض تسلیت،الان موقع امتحاناتمه،میخوام فکرم فقط درس باشه،نمیدونم میخوای بگی من اشتباه کردم،یا خودت اشتباه کردی ،یا هردومون اشتباه کردیم،در هر صورت اصلا اهل رفاقت نیستم.«اعتماد»چندسال طول میکشه تا شکل بگیرد،درعرض چند دقیقه نابود میشود،ودر عرض چند ثانیه تبدیل به کینه میشود،اما من هیچ کینه ای نسبت به تو ندارم،انشالله تو زندگیت موفق و پیروز باشی.
دلم میخواد یه خونه بخرم داخل اصفهان،قیمتش حدود3میلیارد و 200 میلیون تومن باشه،ماشین شاستی بلند داشته باشم،نمیدونم این آرزوست،رویاست یا ....به هر حال تمام تلاشم برای اینه.چند روزیه روی بازی سودوکو کار میکنم،ورزش رو هم کم کم دارم شروع میکنم،همیشه یه احساس اظطراب یه احساس ترس تو دلمه،نمیدونم مال چیه،دارم روی تخته وایت بورد نگاه میکنم که یه فرمول انتگرال روشه،حدود بک ماه است که ماه خیلی خیلی قشنگ شده،بوشهر این روز ها تبدیل شده به بهشت،البته همون گرما رو داره ها،
نظرات شما عزیزان:
|